جایگاه خلاقیت و نوآوری در برنامه ریزی استراتژیک

هربرت فوکس  معتقد است که «فراگرد خلاقیت عبارت است از هر نوع فراگرد تفکری که مسئله ای را بطور مفید و بدیع حل کند.»؛ اریک فروم  نیز معتقد است «خلاقیت توانایی دیدن (آگاه شدن) و پاسخ دادن است». به این ترتیب بنظر می رسد کایزر  تعریف عمومی تری نسبت به خلاقیت بدین شرح ارائه کرده است؛ «خلاقیت عبارتست از بکارگیری تواناییهای ذهنی، برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید». نوآوری ایده ها را  با زندگی همراه نموده و به عنوان یک پدیده حاضر در همه شئونات حیات جلوه نمایی می کند. نوآوری به معنای کاربردی ساختن افکار و ایده های نو و تازه است(http://athir.blogfa.com/post/3230)

هیچ شکی نیست که در دنیای امروزی خلاقیت و به خصوص نوآوری حرف اول را در رشد و بقای یک شرکت می زند. به راستی جایگاه مدیریت خلاقیت و نوآوری از برنامه ریزی و تعیین سیاست های کلی و اجرایی گرفته تا ارزیابی عملکرد و درنهایت بازخور برای اصلاح و بازنگری نتایج در یک بنگاه مادر کجاست؟

اگر جایگاه سازمانی این مبحث را حوزه تحقیق و توسعه بدانیم، بنگاه های بزرگ درسطح جهان این هسته را به صورت کاملا متمرکز شکل داده اند. در توجیه این امر به ترکیب و یکپارچه نمودن نتایج همه کسب و کارهای متنوع در واحد تحقیق و توسعه و به خصوص هم افزایی تاکید دارند.

به هرحال، نمی توان یک جواب قطعی به این سوال داد. اما درسطح کشور، مناسب است تا در برنامه شرکت مادر اهداف و جهت گیری های لازم دیده شود و هلدینگ تخصصی مسئولیت اجرا و یا نظارت برآن را به عهده داشته باشد و ارزیابی از نتایج در سطح هلدینگ تخصصی و مادر به صورت دوره ای انجام گیرد.

می خواهید بیشتر بدانید؟

دانلود کنید.

نیاز به مشاوره دارید؟ به پژوهش نیاز داری؟ نیاز علمی دیگری داری؟
با ما تماس بگیرید. با ما تماس بگیرید. نیاز خود را با ما در میان بگذارر
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.