تحلیل تم ، روشی برای تجزیه و تحلیل داده ها
رویکردهای کیفی بسیار متنوع، پیچیده، و ظریف هستند و تحلیل تِم بایستی به عنوان یک روش اساسی برای تحلیل کیفی در نظر گرفته شود. تحلیل تِم نخستین روش تحلیل کیفی است که محققان باید فرا بگیرند، زیرا این روش، مهارتهای اصلی که برای اجرای بسیاری از روش های دیگر تحلیل کیفی لازم است را فراهم می آورد (Braun& Clarke, 2006: 78).
مراحل تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تِم
فراگرد تحلیل تِم زمانی شروع میشود که تحلیلگر الگوهای معنی و موضوعاتی که جذابیت بالقوه دارند را مورد نظر قرار میدهد. این تحلیل شامل یک رفت و برگشت مستمر بین مجموعه دادهها و خلاصههای کدگذاری شده، و تحلیل دادههایی است که به وجود میآیند. نگارش تحلیل از همان مرحله اول شروع میشود. به طور کلی هیچ راه منحصر به فردی برای شروع مطالعه در مورد تحلیل تِم وجود ندارد (Braun& Clarke, 2006: 86).
مراحل ششگانه تحلیل تِم در ادامه توضیح داده شدهاند. تحلیل تِم فراگردی بازگشتی[1] است که در آن حرکت به عقب و جلو در بین مراحل ذکر شده وجود دارد (Braun& Clarke, 2006: 86). به علاوه تحلیل تِم فراگردی است که در طول زمان انجام میپذیرد.
مرحله 1. آشنایی با دادهها: برای اینکه محقق با عمق و گستره محتوایی دادهها آشنا شود لازم است که خود را در آنها تا اندازهای غوطهور سازد. غوطهور شدن در دادهها معمولاً شامل “بازخوانی مکرر دادهها” و خواندن دادهها به صورت فعال (یعنی جستجوی معانی و الگوها) است.
مرحله 2. ایجاد کدهای اولیه: مرحله دوم زمانی شروع میشود که محقق دادهها را خوانده و با آنها آشنایی پیدا کرده است. این مرحله شامل ایجاد کدهای اولیه از دادهها است. کدها یک ویژگی دادهها را معرفی مینمایند که به نظر تحلیلگر جالب میرسد. دادههای کدگذاری شده از واحدهای تحلیل (تِمها) متفاوت هستند (Braun& Clarke, 2006: 88).
کدگذاری را میتوان به صورت دستی یا از طریق برنامههای نرمافزاری انجام داد. اگر کدگذاری به روش دستی انجام گیرد، میتوان دادهها را به وسیله نوشتن یادداشت بر روی متنی که تحلیل میشود، یا با استفاده از رنگی کردن به وسیله مداد انجام داد. میتوان ابتدا کدها را مشخص کرد و سپس آنها را با خلاصه دادههایی که کد را نشان میدهند تطابق داد. نکته مهم در این مرحله این است که همه خلاصه دادهها کدگذاری شده و در قالب هر کد مرتب شدهاند (Braun& Clarke, 2006: 89).
مرحله 3. جستجوی تِمها: این مرحله شامل دستهبندی کدهای مختلف در قالب تِمهای بالقوه، و مرتب کردن همه خلاصه دادههای کدگذاری شده در قالب تِمهای مشخص شده است. در واقع محقق، تحلیل کدهای خود را شروع کرده و در نظر میگیرد که چگونه کدهای مختلف میتوانند برای ایجاد یک تِم کلی ترکیب شوند (Braun& Clarke, 2006: 89).
مرحله 4. بازبینی تِمها: مرحله چهارم زمانی شروع میشود که محقق مجموعهای از تِمها را ایجاد کرده و آنها را مورد بازبینی قرار میدهد. این مرحله شامل دو مرحله بازبینی و تصفیه تِمها است. مرحله اول شامل بازبینی در سطح خلاصههای کدگذاری شده است. در مرحله دوم اعتبار تِمها در رابطه با مجموعه دادهها در نظر گرفته میشود (Braun& Clarke, 2006: 91).
اگر نقشه تِم به خوبی کار کند، آنگاه میتوان به مرحله بعدی رفت. اما، چنانچه نقشه به خوبی با مجموعه دادهها همخوانی نداشته باشد، محقق باید برگردد و کدگذاری خود را تا زمانی که یک نقشه تِم رضایتبخش ایجاد شود ادامه دهد. محقق در انتهای این مرحله بایستی آگاهی کافی از اینکه تِمهای مختلف کدامها هستند، چگونگی تناسب آنها با یکدیگر، و کل داستانی که آنها درباره دادهها میگویند در اختیار داشته باشد (Braun& Clarke, 2006: 92).
مرحله 5. تعریف و نامگذاری تِمها: مرحله پنجم زمانی شروع میشود که یک نقشه رضایتبخش از تِمها وجود داشته باشد. محقق در این مرحله، تِمهایی را که برای تحلیل ارائه کرده، تعریف کرده و مورد بازبینی مجدد قرار میدهد، سپس دادهها داخل آنها را تحلیل میکند. به وسیله تعریف و بازبینی کردن، ماهیت آن چیزی که یک تِم در مورد آن بحث میکند مشخص شده و تعیین میگردد که هر تِم کدام جنبه از دادهها را در خود دارد(Braun& Clarke, 2006: 92).
مرحله 6. تهیه گزارش: مرحله ششم زمانی شروع میشود که محقق مجموعهای از تِمهای کاملاً آبدیده در اختیار داشته باشد. این مرحله شامل تحلیل پایانی و نگارش گزارش است. (Braun& Clarke, 2006: 93).
منبع اصلی: http://tasmim.blogfa.com
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!