همراستایی استراتژیک چیست؟

1-تعریف ومفهوم همراستایی

سابقه توجه به همراستایی به دهه های70 و 80 میلادی بر می گردد. زمانی که درکنار تغییرات سریع وشتابان شرایط محیطی، اثربخشی وبازدهی سرمایه گذاری های سنگین بر روی فناوری اطلاعات مورد سوال مدیران ومحققان قرار گرفت. درپاسخ به این امر، محققان بر همراستایی استراتژی های کسب وکار وفناوری اطلاعات به عنوان مهمترین عامل اثربخشی تاکید کردند. از آن زمان تا کنون، محققان ضمن تسری همراستایی به سایر حوزه های سازمانی به ابعاد مختلف ونقش آن در نتایج وپیامدهای سازمانی پردخته اند. در ادامه ضمن ارائه تعریف ومفهوم همراستایی،یک حمع بندی از موضوع ارائه می شود.

برای همراستایی[1] تعاریف متعددی بیان شده است . گاهی آن را همسویی ترجمه نموده اند. از طرف دیگر، واژه های متعددی در حوزه های مختلف مدیریت و سازمان با تعریفی مشابه و یا خیلی نزدیک به تعاریف ارائه شده برای همراستایی به کار رفته است. اما تعدد واژه ها عمدتا به این دلیل است که صاحب نظران درطی زمان از دریچه های خاصی به موضوع نگریسته اند. در این مبحث صرفا از واژه همراستایی یا همسویی استفاده خواهد شد .اما کلیه مطالعات و دیدگاه ها با واژه های مشابه با همراستایی نیز بررسی می گردد. در ادامه به بعضی از تعاریف همراستایی اشاره ای می شود.

نادلروتوشمن[2] بیان می کنند که همراستایی عبارت است از “درجه و میزانی که نیازها، تقاضاها، اهداف، مقصود یا ساختار یک جز ء، با نیازها ،تقاضاها، اهداف، مقصود، یا ساختار جزء دیگر سازگار است”( نادلر و توشمن ،1980،ص40).

همراستایی تعدیل و تطبیق یک شیء در رابطه با شی ای دیگر یا گرایشات ثابت میان دو شیء است(اقتباس از سایت ویکی پدیا[3]،2019).

همراستایی عبارت از حدود چسبندگی بین دو یا چند بعد سازمانی برای ارتقای عملکرد است (میلر[4]،2007 ، ص160) .

همراستایی عبارت از تعدیل یک شی در رابطه با شی دیگر است (دیوید[5]،2007).

لباویتز و رسانسکی[6] نیز همراستایی را ” هم به ‌مانند یک فعل  و هم یک اسم ” عنوان می‏کنند: “حالتی از بودن و نیز مجموعه‏ای از فعالیت‏ها. همراستایی به یکپارچگی سیستم‏های کلیدی و فرآیندها اشاره دارد و سعی در پاسخ به تغییرات در محیط بیرونی دارد” ( لباویتز و رسانسکی ،1997، ص 5) .

همراستایی نام‌ های مستعار زیادی دارد. در ادبیات، وقتی صحبت از همراستایی می‌شود، اصطلاحاتی مانند تناسب[7] ، یکپارچه سازی[8]  ، توافق واجماع[9]  ، اتصال[10] ، انطباق[11]، هماهنگی[12]، به هم پیوستگی[13]، توازن یا هم ترازی[14]و ائتلاف و ترکیب[15] ، همسانی[16] ،هماهنگی[17] ، ،اتصال و ارتباط[18] ،و هم جوشی[19] به عنوان عباراتی مترادف با عبارت همراستایی به کار می‌روند(برای نمونه: اسمک زنای[20] ،2001، ص4).

عبارات پر کاربردی نظیر تناسب استراتژیک، همراستایی استراتژیک (که گاهی به یک معنا بکار برده‏ می‏شوند) و نیز همرایی استراتژیک[21]، در جهت تداعی معانی از قبیل تناسب، انسجام[22]، سازگاری[23] و همسازی[24] مابین ابعاد مختلف سازمانی، از جانب محققان متعدد بکار گرفته ‌شده‌اند (پریتو و کاروالهو[25]، 2011).

2-سیرتکامل مفهوم همراستایی

تنــوع در واژه هاي معــادل و تعاريف همراســتائي نشــان از درك متفاوت در گذرزمان در بين متخصصان دارد به طوري كه استريت وگالوپ(2006) تحقيقات صورت گرفته در همراستاي استراتژيك را كه طي زمان اياد شده، به پنج دوره تقسيم مي كنند:

مرحله اول: دوره اي اســت كه استريت آن را “دوره هويــت” مي نامد و مربوط به قبل از دهه 1980 اســت. با فــرض براينكــه «اسـتراتژي سيسـتم اطلاعات يك موجوديت مجزا و متفاوت است كه به عملكرد سازماني عرضه مي شـود» آغــاز مي گردد. حوزه هاي تحقيقاتي اين دوره براساس اين سؤال “اســتراتژي سیستم اطلاعاتی چيست؟” صورت گرفته است.

مرحله دوم: “دوره يكپارچگي”، كه مربوط به دهه 1980 است، براين فرضيه استوار اســت كه استراتژي سيستم اطلاعات بايد در بعضي از روش ها با استراتژي سـازماني پيوند بخورد. حوزه هــاي تحقيقاتي اين دوره براين مســائل اســتوار اســت كــه بهترين شــيوه براي برنامه ريزي سيستم اطلاعات استراتژيك چيست؟ مرحله سوم: “دوره همراستائي”، كه مربوط به اواخر دهه 1980 و اوايل دهه 1990 است، با اين فرض شروع مي شود، كه جهت كسب بهترين نتايج استراتژي سيستم اطلاعات مي بايست با اســتراتژي كسب و كار همراستا يا متناسب باشد. سؤالاتي كه در اين مرحله مي باشد : “همراســتائي چه ابعادي دارد؟؛ چه گستردگي از تناسب بين همراستائي سيستم اطلاعات و كسب و كار منجر به اجرا ی عالي تر كسب و كار مي شود؟”

مرحله چهارم: “دوره مشخصات”، مربوط به اواسط دهه 1990 و اوايل دهه 2000 ،با اين فرض آغاز مي شود كه: «در سازمان هاي برخوردار از سطح بالاي همراستاي اســتراتژيك، فاكتورهاي رايج و متداولي لحاظ گرديده كه در ســازمان هاي برخوردار از همراستاي استراتژيك ســطح پائين تر، مورد توجه قرار نگرفته است». “مواضع و توانمند كننده هاي كليدي براي همراســتاي استراتژي چيســتند؟” و” به چه دلایلی همراســتائي طي زمــان تغيير مي كند؟” سؤالاتي اسـت كــه در اين مرحلــه مطرح مي شود.

مرحلــه پنجم: دوره “فرآيند”، همراسـتايی سيسـتم اطلاعات طـي گذر زمــان از طريــق مجموعــه اي از فرآيندهــاي پويا و امكان پذير، تغييــر مي كند. اين دوره كه مربوط به اوايل دهه 2000 مي شود، اين ســؤالات را درخود دارد : “تحت چه شـرايطي فرآيند همراستائي بهترين دستيابي از بهترين نتايج را خواهد داشت ؟” طي گذر زمان چه الگوها / فرآيندهاي همراستائي نوعا تغيير مي كند؟” و “مطلوب ترين نتايج در يك كسب و كار همراستا چيست؟ (صدوقی وهمکاران،1389،ص37)

3-نوع بندی همراستایی

درسیرتاریخی توسعه مفهوم همراستایی، عمده توجه به همراستایی استراتژیک کسب وکار وفناوری اطلاعات بوده است. دراین راستا، محققان وصاحب نظران برحسب مقتضیات زمان ومکان ونیاز تحقیق به دسته بندی های متفاوتی اشاره کرده اند. در ادامه بعضی از آنها تشریح می گردد.

الف- نوع بندی زمانی

ریچ و بند بست[26] ، در تعریف همسویی استراتژیک ، دو نوع همسویی را ذکر می کنند.

الف- همسویی استراتژیک کوتاه مدت : در این نوع همسویی ، مدیران اجرایی کسب و کار و فناوری اطلاعات ، علاوه بر اینکه درک روشنی از اهداف و برنامه های یکدیگر دارند، در تدوین اهداف و برنامه های کوتاه مدت یکدیگر نیز مشارکت می کنند.

ب- همسویی استراتژیک بلند مدت : در این نوع همسویی ، مدیران اجرایی کسب و کار و فناوری اطلاعات ، درتدوین این چشم‌انداز که چگونه فناوری اطلاعات باید در موفقیت کسب وکار مشارکت کند، سهیم می شوند (ریچ و بند بست،2000،ص81).

همراستایی بین استراتژی کسب و کار و استراتژی سیستم های اطلاعاتی تحت عنوان همراستایی استراتژیک از طرف صاحبنظران مورد بحث قرار گرفته است. همراستایی بین استراتژی کسب و کار و ساختار نیز با عنوان همراستایی کسب و کار و همراستایی بین استراتژی سیستم های اطلاعاتی و ساختار تحت عنوان همراستایی سیستم های اطلاعاتی در ادبیات پژوهش مطرح شده است(واکر[27]،2003،ص20).

ساب هروال و همکاران[28]  پنج نوع همراستایی را به شرح زیر تمیز داده اند: الف- همراستایی سازمانی؛ ب- همراستایی استراتژیک؛ ج- همراستایی ساختاری؛ د- همراستایی سیستم اطلاعاتی؛ ه- همراستایی میان بعدی(ساب هروال و همکاران،2001،ص11).

ب- نوع بندی جاری سازی

هر پدیده‏ای برای آن‌که در یک مجموعه و یا سیستم پذیرفته و در بطن آن جای بگیرد، نیاز به معرفی وجاری ‏سازی مابین اجزای آن مجموعه و سیستم دارد تا توسط تمام اجزا شناخته شود و برای مجموعه وسیستم مورد نظر مبهم باقی نماند(نبی زاده ،سید میعاد ،1393،ص13).

در ادبیات موضوعی، به‌طور آشکار دو نوع جاری‏سازی و یا فرم‏های همراستایی قابل‌تمیز و تبیین است، که از آن به‌عنوان ابعاد همراستایی نیز یاد می‏شود(کاتوریا و همکاران[29]، 2007،ص505):

کتوریا و همکاران ، مطالعات حوزه همراستایی استراتژیک را در راستای فرم ‏های ایجاد همراستایی، در دو دسته همراستایی عمودی و افقی، دنبال می‏کند. آن‏ها معتقدند استراتژی می‏بایستی در چهار سطح کلان[30]، کسب‏ وکار[31]، عملیاتی[32] و درون عملیاتی[33] دنبال شود(همان منبع).

  • همراستایی عمودی
  • همراستایی افقی

شکل2-1: سلسله‌مراتب همراستایی در ساختار سازمانی

منبع: کاتوریا و همکاران، 2007

آنان همراستایی عمودی را “پیکره‏بندی و هم‏‏آراست نمودن[34] استراتژی‏ها، اهداف، برنامه‏های اقدام[35] و تصمیمات در میان سطوح مختلف سازمان” و همراستایی افقی را “هماهنگی تلاش‏ها در طول سازمان‏” عنوان می‏کنند و معتقدند “همراستایی افقی در درجه اول متناسب با سطوح پایینی سلسله‌مراتب استراتژی می‏باشد”.

ب- نوع بندی ساختاری

مفاهیم و متغیرهایی که جهت مطالعات همراستایی انتخاب می‏شوند، می‏توانند با توجه به ساختاری که در آن از این مفاهیم و متغیرها استفاده می‏شود، معانی متفاوتی به ساختار همراستایی مدنظر بدهند.

پریتو و کاروالهو،(2011) سه ساختار کلی به شرح زیر را مدنظر قرار داده است:

  • همراستایی استراتژیک برونی[36] به ایجاد سازگاری مابین ظرفیت‏ها، منابع و استراتژی‏ها با محیط بیرونی سازمان اطلاق می‏شود.
  • همراستایی استراتژیک درونی[37] به بسیج[38] منابع داخلی، اعم از مشهود و نامشهود، در جهت پیاده‏سازی استراتژی تدوین‌شده برای سازمان اطلاق می‏گردد.
  • همرایی استراتژیک[39]، که گاهی نیز به‌عنوان یکی از ابعاد همراستایی استراتژیک داخلی دسته‏بندی می‏شود، به‌عنوان یک توافق و اجماع نظر در جهت تدوین و پیاده‏سازی استراتژی سازمان تعریف می‏شود (پریتو و کاروالهو، 2011).

در یکی از شاخص‏ترین و اولین مطالعات جامع، ونکاترمن و کامیلوس (1984) تحقیقات این حوزه را مبتنی بر دو بعد مهم دسته‌بندی کرده‌اند: مفهوم‏ ذهنی تناسب[40]و دامنه ایجاد تناسب[41]. آنان یک ماتریس دو بعدی شامل شش سلول شکل داده اند.در شکل زیر این ماتریس آمده است.

جدول شماره 2-1 : طرح های مفهومی برای تشخیص دیدگاهها در موردتناسب استراتژیک

مفهوم تناسب

 

دامنه تناسب

محتوای تناسب

(عناصری که بایستی با استراتژی همراستا بشوند)

الگوی یکپارچگی

(فرآیند حصول تناسب)

خارجی موضوع: هماهنگی استراتژی با شرایط محیطی

جهت گیریها: تعامل سازمان صنعتی واستراتژی

سیاست بازرگانی/مدیریت استراتژیک            

موضوع: تجزیه و تحلیل استراتژی در سطح “جمعی” ، با تأکید بر وابستگی متقابل استراتژی های سازمان های مختلف که برای تخصیص منابع می خواهند

جهت گیریها: شبکه های بین سازمانی، مضامین وابستگی به منابع، تجزیه و تحلیل بنیانگذاری    

داخلی موضوع: تطبیق سازوکارهای اداری و سازمانی در راستای استراتژی

جهت گیریها: ادبیات استراتژی هنجاری،  سیاست بازرگانی    

موضوع: صلاحدید مدیریتی که بین دیدگاه قطعی در مورد تصمیم گیری و ساز و کارهای سازمانی، میانجی گری می کند.

جهت گیریها: نظریه معاصرسازمان رویارویی سیاست بازرگانی ونظریه سازمان     

یکپارچه موضوع: مدیریت استراتژیک شامل تدوین و اجرا و همچنین تصمیم گیری های سازمانی و بوم زیستی را تحت پوشش قرار می دهد

جهت گیریها: برنامه های بازارها و سلسله مراتب

موضوع: سازمان و محیط را بطور گسترده پیکربندی می کنید و بر وابستگی متقابل و نه علیت تأکید می کنید

جهت گیریها: نظریه سازمان، سیاست بازرگانی/مدیریت استراتژیک ومفاهیم جمعیت شناختی وبوم شناسی    

منبع: ونکاترمن و کامیلوس ،1984،ص516

سیگل کف[42] نیز جهت ارائه چارچوب پیشنهادی خود، دو نوع همراستایی درونی و برونی را جهت بررسی رابطه همسویی با اینرسی سازمانی[43] در زمان روبرو شدن با تغییرات محیطی ارائه می‏دهد. او معتقد است که تغییرات محیطی تأثیر جداگانه‏ای بر روی همراستایی درونی و همراستایی برونی دارد(سیگل کف،2001 ،ص 839).

سابهروال و همکاران (2001) پنج نوع همسویی را به شرح زیر تمیز داده اند: ۱- همسویی سازمانی؛ ۲- همسویی استراتژیی؛ ۳- همسویی ساختاری؛ ۴- همسویی سیستم اطلاعاتی؛ ۵- همسویی میان بعدی.

ه- نوع بندی کارت امتیازی متوازن

روند توسعه و معرفی همسویی، بیش‏تر درنتیجه‏ی تشریح و توسعه اصول پنج‏گانه‏ی سازمان‏های استراتژی محور بود که کاپلان و نورتون (2001) برای سازمان‏های موفق با ساختار کارت امتیازی متوازن برشمرده بودند: الف- بسیج[44]، ب- ترجمه استراتژی، ج- همسویی سازمانی، د- انگیزش کارکنان و ه- اداره کردن/حکمرانی[45] .

شکل شماره 2-1 : اصول پنج گانه سازمان‏های استراتژی محور

منبع:کاپلان و نورتون، 2001

در ادامه انواع همسویی‏های شناسایی‌شده در مبحث کارت‏ امتیازی متوازن از مطالعات آقایان کاپلان و نورتون، در طول توسعه مدل خود، ارائه می‏گردد (کاپلان و نورتون، 2005، 2008):

  • تناسب استراتژیک، به سازگاری داخلی فعالیت‏هایی گفته می‏شود که عناصر متمایزکننده[46] استراتژی را پیاده می‏کنند.
  • همسوسازی سازمانی، نحوه ایجاد هم‏افزایی سازمانی در چهار منظر کارت امتیازی متوازن را جهت دستیابی به اقتصاد مقیاس و قلمرو بررسی می‏کند.
  • همسویی منابع انسانی، ارتباطات استراتژی و همسویی اهداف فردی و پاداش‏ها با اهداف واحد کسب‏وکار و بنگاه را تشریح می‏کرد
  • همسویی سیستم‏های کنترل و برنامه‎‏ریزی، سعی در مرتبط ساختن سیستم‏های مدیریت برنامه‏ریزی، عملیات و کنترل با استراتژی دارد.
    • همسویی استراتژی با مدیریت فرآیندها، به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از همسویی سیستم‏های کنترل و برنامه‏ریزی، پیوند استراتژی را با طرح‏ریزی عملیات بررسی می‏کند.

همسویی استراتژی با منابع سازمانی، نیز به‌عنوان زیرمجموعه‏ای دیگر از همسویی سیستم‏های کنترل و برنامه‏ریزی، در کنار همسویی استراتژی با مدیریت فرآیندها قرار می‏گیرد و به دنبال رویکرد یکپارچه‏ای جهت پیوند برنامه استراتژیک با پیش‌بینی هزینه‏ها در زمینه منابع عملیاتی و سرمایه‏ای می‏باشد(نبی زاده ، 1393،ص18).

[1]  Alignment

[2]  Nadler &Tushman

[3]  www.wikipedia.com

[4]  Miller

[5]  David

[6] Labovitz and Rosansky

[7]  Fitness

[8]  Integration

[9]  consensus

[10]  linkage

[11]  Compliance

[12]  Coordination

[13]  Coalignment

[14]  Balance

[15]  Coalition and Combination

[16]  Harmony

[17]  Coordination

[18]  Communication and relationship

[19]  Fusion

[20]  Smaczny

[21] Strategic Consensus

[22] Cohesion

[23] Adjustment

[24] Congruence

[25] Prieto & Carvalho

[26]  Reich & Benbasat

[27]  Walker

[28]  Sabherwal et al

[29]  Kathuria et al

[30] Corporate level

[31] Business level

[32] Functional level

[33] Intra-functional

[34] Configuration

[35] Action plan

[36] External strategic alignment

[37] Internal strategic alignment

[38] Mobilization

[39] Strategic consensus

[40] Conceptualization of fit

[41] Domain of fit

[42]  Siggelkow

[43] Organizational inertia

[44] Mobilize

[45] Governance

[46] Differentiating components

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.