سلام دوستان گرامی

متایکجا مخفف عبارت مدیریت تحول استراتژیک یکپارچه وجامع است. این رویکرد به دو بعد از مشکلات مدیریت سازمان های امروزی توجه نموده است. در بعد نظری می توان گفت که نظریات توسعه یافته به خصوص در زمینه مدیریت استراتژیک مشکل دار است ونمی تواند پاسخ گوی نیازهای شرکت های بزرگ امروزی باشد. در بعد دیگر، شرایط محیطی سازمان به دلیل تغییرات شدید ومستمر بسیار پیچیده تر از گذشته شده و شناخت وپیش بینی شرایط آینده ودر نتیجه برنامه ریزی استراتژیک را با مشکلات عدیده روبرو نموده است. رویکرد متایکجا به جنبه های نظری مشکل ساز و نیازهای سازمان های امروزی توجه نموده است و به واژه هایی کلیدی در اثربخش نمودن اهداف واستراتژی ها ودر نهایت موفقیت سازمان توجه وتاکید نموده است. تعریف مختصری برای هر واژه در زیرآمده است.

مدیریت: درمبانی نظری به فرآیند برنامه ریزی،اجرا،نظارت وکنترل ،ارزیابی وبازخور اطلاق می گردد. در این رویکرد فرآیند فوق به صورت کامل تر و واقعی تر بیان شده است. به طور کلی، برای هر گام ذکر شده، فراهم سازی مقدمات نیز درنظر گرفته شده است.

تحول: به برنامه ریزی برای حرکت از وضعی خوب به وضعی بهتر اطلاق می شود. مبانی مدیریت تحول سازمانی نیز نگرشی توسعه ای وکل نگر دارد. مدیریت استراتژیک در ذات خود تحولی است. تغییر سازمانی حرکت از وضعیتی نامناسب به موقعیتی مناسب را با تاکید موانع رفتاری و منابع انسانی دنبال می کند. مبانی نظری مدیریت تغییر می تواند صرفا شرکت را در تحقق اهداف تحول استراتژیک راهگشا باشد.

استراتژیک: دو نگرش مهم در درون رویکرد استراتژیک نهفته است. اول نگرش سیستمی است که با تشریح سیستم باز وبسته توجه به شرایط محیط بیرونی را تقویت نمود. دوم ظهور مفهوم استراتژی به عنوان ابزاری برای متناسب کردن شرایط درون با اقتضائات بیرون شرکت باعث شد تا آنها توجه اساسی به واقعیات دور وبر سازمان بنمایند و این امر به کاربردی شدن نظریات کمک شایانی نموده است. می توان اذعان نمود که رویکرد استراتژیک کاربردی ترین ،رایج ترین و واقعی ترین رویکرد در نظریات سازمان ومدیریت است.

یکپارچه: به دلایل مختلف نظریات مدیریت استراتژیک ارتباطی منطقی واستاندارد وبه خصوص ذاتی میان موضوعات وسطوح تصمیم گیری درسازمان برقرار نکرده است.به عبارتی نمی توان بین استرتژیها وعملیات روزانه سازمان ارتباطی برقرار نمود.کارت سنجش متوازن نمونه ای رایج از روشی است که می خواهد بین عناصر استراتژیک وعملیات روزانه پیوندی منطقی برقرار نماید. یکپارچگی به معنای برقرای ارتباطی ذاتی ومنطقی میان کلیه تصمیمات استراتژیک وعملیاتی واقدامات است به گونه ای که بتوان تاثیر تغییرات در اقدامات را در ارکان جهت ساز سازمان مانند چشم انداز سنجید.

جامع: تخصص گرایی در حوزه نظری و بخشی نگری در حوزه عمل در سازمان درکنار سایر عوامل باعث شده است که هربرنامه ای به جنبه ای از نیازسازمان بدون توجه به سایر حوزه های استراتژیک بپردازد. برای نمونه استراتژی کسب وکار مشخص می شود ولی در عین حال توجه نمی شود که تحقق استراتژی مورد نظر نیاز به تحول در سایر حوزه ها مانند منابع انسانی، فناوری اطلاعات وغیره دارد واین به نوبه خود به برنامه ریزی نیاز دارد. اخیرا در جنبه های نظری تلاش هایی تحت عنوان همراستایی برای پوشش این نقیصه انجام گرفته است. اما این مبحث نیز فرض می کند که استراتژی کسب وکارمشخص شده و پس از آن بایستی استراتژی دیگر حوزه ها مانند فناوری اطلاعات را با آن همراستا نمود. جامعیت به معنی پوشش گسترده وهمزمان موضوع های مهم شرکت در فرآیند مدیریت استراتژیک است. این موضوع ها تحت عنوان حوزه های استراتژیک سامان یافته اند.

 

1 پاسخ

دیدگاه ها بسته شده است.