1-1-36- برنامه ریزی استراتژیک جامع(گسترده) چیست؟

1-1-36-1- شرح موضوع

در جستجو برای یافتن مفهوم جامعیت در برنامه ریزی استراتژیک به معنی پوشش همه حوزه های سازمانی در ذات برنامه ریزی در سطوح مختلف ،به واژه ها ومفهوم خاصی برای هر کدام می رسیم. در ادامه این واژه های مشابه به لحاظ مفهوم تشریح می گردد تا بتوان به تعریف مناسبی برای جامعیت برسیم.

الف- برنامه ریزی جامع:

در مبانی نظری موجود، برنامه ریزی جامع[1] به معنی یکپارچه نمودن برنامه سازمان با برنامه های سطح جامعه است. کوپر[2] (1998) در تعریف برنامه ریزی جامع می گوید: منظورفراهم آوردن برنامه ای با قلمروی وسیع ودربرگیرنده دامنه ای از موضوعات شامل سرزمین تا زیرساخت ها وخانه سازی با دوره زمانی 15 تا 20 ساله است. واژه کل[3] نیز با همین مفهوم در ادبیات برنامه ریزی مورد استفاده قرار گرفته است.

در تعریف ومقایسه بین برنامه استراتژیک وجامع، موارد زیر بیان شده است:

– برنامه ریزی استراتژیک نوعاً بر سازمان تا کید دارد، حال آن که محور تا کید برنامه ریزی جامع ، جامعه می باشد. براساس استدلال “کافمن و جیکوبز” برنامه ریزی استراتژیک برای جامعه نیز در مقایسه با برنامه ریزی جامع دارای جهت گیری عملی و مشارکتی بوده وتاکید بیشتری بر نقاط قوت و ضعف و هم چنین فرصت ها و تهدید ها و بالاخره بررفتار رقابت آمیز بین جوامع دارد.

– طرح های جامع عمدتاً باید براساس فرآیند و محتوایی قانونی تنظیم شوند؛ به نحوی که به نظر ” رایدر” مستلزم بذل توجه کارگزاران دولتی وایفای نقش برنامه به عنوان تعهدی نسبت به تصمیم های ازپیش گرفته شده است. در حالی که طرح های استراتژیک، اغلب می توانند بین خط مشی های خشک وبدون انعطاف قانونی الزام آور و تصمیم ها و اقدام های عملی، ارتباط برقرار سازند.

– دورنماهایی که برنامه ریزی استراتژیک را هدایت می کنند ، در بر گیرنده اقدام ها و کانون های اقدام ها وهم چنین نقش ها و مسوولیت ها هستند. ولی دورنما در برنامه جامع تنها شامل اقدام ها و مکان ها هستند و نقش ها و مسولیت ها را کنار می گذارند. در واقع، طرح جامع مشخص نمی کند چه کسی انسان را به وضع نهایی خواهد رساند. ازاین رو چندان سود مند نخواهد بود. .[4]

در کل برنامه ریزی استراتژیک برای گزینش کانون اقدامات خود، روشی انتخابی ایجاد می کند. پس این امرنیازمند بینشی وسیع تر از آن چیزی است که راهنمای برنامه ریزی جامع بشود.

ب- برنامه ریزی کل نگر[5]:

دیدگاه گشتالتی یا کل نگر از قدیم در مباحث مدیریتی رایج بوده است. اما در حوزه برنامه ریزی استراتژیک اخیرا مورد استفاده قرار گرفته است. توماس پلنت[6] (2015) در تعریف برنامه استراتژیک کل نگر می گوید:

یک سیستم کل نگر بر این فرض استوار است که همه اجزای سیستم، عناصر بهم پیوسته و به هم وابسته هستند. مدل از این چهار عنصر اصلی تشکیل شده است:

– توسعه چشم انداز استراتژیک و اهداف مربوط به ورودی ذینفعان.

– تراز و اولویت بندی برنامه های استراتژیک با چشم انداز.

– تدوین برنامه های عملیاتی کسب و کار که مطابق با برنامه استراتژیک و روند بودجه ریزی است.

– اندازه گیری موفقیت و گزارش نتایج.

براین اساس، می توان گفت که دیدگاه کل نگر بیشتر به یکپارچگی اجزای فرآیندی مدیریت استراتژیک تاکید دارد.

پ- برنامه ریزی جامع ویکپارچه[7]:

مؤلفه های اصلی یک مدل برنامه ریزی استراتژیک جامع ویکپارچه به صورت زیر تعریف شده است.

همانند یک اتومبیل که برای کار کردن درست نیاز به قطعاتی دارد،یک برنامه استراتژیک نیز نیازمند مؤلفه های اصلی برای کارکرد سالم است. اگر جزء درج نشود ، کیفیت و ارزش برنامه استراتژیک حاصل به طرز چشمگیری کاهش می یابد. مؤلفه های اصلی یک مدل برنامه ریزی استراتژیک جامع عبارتند از:

  • ایدئولوژی اصلی ، یعنی هدف ، چشم انداز ، ارزش های سازمان.
  • تجزیه و تحلیل استراتژیک از محیط خارجی شما و فرصت ها و تهدیدهای موجود در آنجا
  • تجزیه و تحلیل داخلی از مواردی که مانع از اجرای سازمان در اوج خود می شود.
  • ابزار اولویت بندی اصلی برای مشخص کردن ابتکارات یا پروژه های کلیدی از بین گزینه های متعدد.
  • نقشه راه بصری کاربردی و آسان برای هدایت کار در طول مدت برنامه.
  • پاسخگویی واضع و روشن برای نتایج.
  • تنظیم چارچوبی برای ایجاد یک مدل برنامه ریزی استراتژیک[8]

 

پ- برنامه ریزی همه شمول[9]:

این عبارت در بعضی از سایت مشاورین مدیریت وتوسعه دهنده نرم افزارهای برنامه ریزی مطرح شده است. این سایت ها ادعا دارند که همه مراحل وسطوح برنامه ریزی در یک الگو ارائه می شود. اما به دلیل عدم امکان بررسی نمی توان راجع به کم وکیف این ادعاها نظر داد. با این حال، این سخن نزدیک ترین عبارت برای الگویی است که در این کتاب دنبال می گردد.

1-1-36-2- ابعاد مشکل ساز

مروری بر ادبیات موجود ودرحال توسعه در مبحث مدیریت استراتژیک از واژه هایی برای بیان گستردگی وکامل بودن نتایج برنامه ریزی استفاده می شود. اما هیچ کدام منظور مورد نظر این نوشته از جامعیت را مطرح ننموده اند.

امروزه مطالعات متعددی به موضوع همراستا نمودن استراتژی های فناوری اطلاعات،منابع انسانی وزنجیره تامین وغیره با استراتژی کسب وکار اختصاص یافته است. این بدین معنی است که ابتدا استراتژی کسب وکار شکل می گیرد وپس از وارد آمدن خسارات فراوان به شرکت، به دنبال نظریه پردازی برای همراستایی فناوری اطلاعات وکسب وکار می رویم.

جامع بودن در این کتاب به مفهوم توجه گسترده به تمام حوزه های استراتژیک در طول فرآیند مدیریت استراتژیک است، طوری که موضوعاتی مانند همراستایی وتناسب در حین کار برنامه ریزی رخ دهد. برای مثال، می توان به هنگام تدوین استراتژی کسب وکار به نیازها والزامات کسب وکار به خدمات حوزه فناوری اطلاعات توجه نمود.

الگوی برنامه ریزی در این کتاب از جامعیت برخوردار است زیرا هم به تمام موضوعات استراتژیک درقالب حوزه های درون وبرون سازمانی تاکید دارد وهم درهنگام تدوین استراتژی های شرکت در همه سطوح،به همراه برنامه های استراتژیک، برنامه های میانی وعملیاتی نیز حاصل می گردد.

[1] – Comprehensive planning

[2] – Cooper

[3] – Total

[4] – http://hcsm.ir/1392/08/

[5] – Gestalt or holistic

[6] – Plant

[7] – All in one

[8] – https://www.professionalgrowthsystems.com/

[9] – All in one

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.